قسمت ۵۸ | از نوشتن و الهام‌بخش بودن ادبیات در شرایط سخت با الهام نظری

 الهام نظری مهمان این قسمت کتابگرد است. با  الهام از  از نوشتن و الهام‌بخش بودن ادبیات حرف زدیم. حمایت مالی (ریالی و ارزی) از پادکست کتابگردنسخهٔ الکترونیکی و صوتی کتاب‌های این قسمت را می‌توانید از اینجا تهیه کنید.کد تخفیف ۵۰٪ برای تمام کتاب‌های صوتی و الکترونیکی که در پادکست معرفی شده: ketab58 کد تخفیف ۳۰٪ برای اولین خرید کتاب چاپی از طاقچه :off30 .کدهای تخفیف تا سه ماه بعد از انتشار این قسمت فعال استدستگاه‌های کتابخوان را می‌توانید از اینجا مشاهده و تهیه کنید.-------------------------کانال تلگرام پادکست کتابگرد  ketabgardpodcast@gmail.comاینستاگرام پادکست کتابگرداینستاگرام الهام نظری-------------------------کتاب‌های محبوب الهام نظریاز غبار بپرس؛ جان فانتهمیدل مارچ: جرج الیوتخاطرات زمستان؛ پل استر کتاب‌هایی که برای هدیه پیشنهاد دادمخانهٔ ادریسی‌ها: غزاله علیزادهزیر تیغ ستاره جبار؛ هدا کووالیجنس اول؛ هلن فیشرفهرست کتاب‌های دیگری که در این گفت‌وگو از آن‌ها حرف زدیمآلیس در سرزمین عجایب؛ لوئیس کارولدر جست‌وجوی زمان از دست رفته؛ مارسل پروستگوربه گور؛ فاکنرژرمینال؛ امیل زولاشیاطین؛ داستایوفسکیخانم دالاوی؛ ویرجینیا وولفبیگانه؛ آلبر کاموکتاب شنبهتا بهار صبر کن باندینی؛ جان فانتهجاده لس آنجلس؛ جان فانتهرویاهای بانکر هیل؛ جان فانتهتجاوز قانونی؛ کوبو آبهسومین پلیس؛ فلن ابراینسرخ و سیاه؛ استاندالدن کیشوت؛ سروانتسچرا عاشق می‌شویم؛ هلن فیشر ترجمهٔ ترانهٔ بُخوس (بخواب) در آهنگ پایانیهیچی نُبُو، باز شب بُمُو / هنوز چیزی نشده، دوباره شب رسیدهخواستید بایید، هیشکی نُمُو / قرار بود بیایند، اما کسی نیامدمی جان کُر خستَا بُبُو / دخترک عزیزم خسته شده می دردِ جَه ذِلَه بُبُو  / از درد من به ستوه آمدهبوخوس آرام می جان کُر / آرام بخواب دخترک عزیزمبیداره رِ، تو غم نوخور / پسرک بیدار است و غصه نخورهیشکی نَیِه می جانِ کُر / کسی نمی‌آید پارهٔ  تناگَرَم بَیِه، تو غم نوخور / و اگر هم آمد، تو غم نخوربوشو اویَه کی / برو به آنجا کهوختی تابستان من نِسام / تابستان، آنگاه که من نیستمهیشکی نَنِه کویا ایسام / و کسی هم جای‌ام را نمی‌داندامی زاک، امی رِ، تی مَرَه ایسا / کودک‌مان، پسرک‌مان، کنار تو هستندبوشو اویه کی /  برو به آنجا کهوختی باران واره، غم نَرِه و / وقتی باران می‌بارد، غم ندارد ودیل هیچی کَم نَرِه و / دل، چیزی کم ندارد وهمه کس، همه چی، تی مَرَه خوبید / همه‌کس و همه‌چیز، با تو خوبندوختی خورشید بوجور بُمُو / خورشید که سر زدزَرخِ مَردای اَرا بُمُو / مرد عبوس هم به این سو آمدهیچی نیبه، پیلَه بی کُر / چیزی نخواهد شد، تو بزرگ می‌شوی وتی کوچِ رِ باز گومَه بُو / پسرک‌ات نیز، گم می‌شودبوخوس آرام می جانِ کُر / آرام بخواب دخترک عزیزممَرَه بَریدی، تو غم نوخور / من را می‌برند، تو غم نخورهیچی نیبِه می جانِ کُر / چیزی نمی‌شود دخترکماگَرَم بِبِه، تو غم نوخور / و اگر شد، تو غم نخورحامی پادکست: طاقچه Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.